خواب شوم ترکیه و افغانستان سرنوشت استانهای غربی و شرقی ایران چه می شود؟
به گزارش آبیاری، عضو انجمن آبخیزداری اظهار داشت: امروز ترکیه سدسازی را قوی تر ادامه می دهد و حتی در سد سازی افغانستان هم سرمایه گذاری می نماید.
خبرگزاری مهر، گروه اقتصاد؛ فاطمه امیراحمدی: فرسایش خاک، کانون های بحرانی، ریزگردها، آلودگی هوا و.... بخشی از معضلاتی است که به علت عدم مراقبت از محیط زیست ایجاد شده اند. کاهش بارش، استفاده از آب سفره های زیرزمینی و حفر چاه های غیرمجاز موضوعی است که تبدیل به بحران برای حیات طبیعت و جامعه کشور شده است.
یکی از راهکارهای رفع و حداقل کردن این چالش ها آبخیزداری و کاشت درخت به صورت مهندسی شده است. در کشور مطالعاتی در رابطه با محافظت از خاک از دید آبخیزداری انجام شده است؛ مجموعه پروژه هایی که در حوزه منابع طبیعی و آبخیزداری بوده و در جهت پایش و اثربخشی اقدامات در مبحث فرسایش خاک است.
عباس گلی، عضو انجمن آبخیزداری کشور و پژوهشگر آب و خاک در جواب این پرسش که ذخیره آب به وسیله جنگلها و آبخیزداری چقدر می تواند به بحث تغییر اقلیم کمک نماید به خبرنگار مهر، اظهار داشت: پاسخ به این سؤال را با یک مصداق شروع کنم، بحرانی که امروز در منطقه سیستان با آن مواجه هستیم که از آن بعنوان بحران فرسایش خاک یاد می شود، در زمینه گرد و غبار، تأمین آب آشامیدنی و تخریب سرزمین مطرح است؛ این که زمینهای کشاورزی دیگر از حیز انتفاع خارج شدند.
وی اضافه کرد: تیم مطالعاتی ما در بحث گرد و غبار در سالهای حدود ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ بشکل داده محور، نه مشکل محور تحقیقاتی را در این منطقه آغاز کرد.
وی افزود: در دولت نهم، رئیس وقت سازمان ملی محافظت از محیط زیست فرض بر این گذاشت که ریزگردها که سمت غرب ایران را تحت تاثیر خودش قرار می دهد در ارتباط با عراق است. تیم مطالعاتی ما با تصاویر ماهواره ای ثابت کرد که ریزگردها که از سمت غرب درحال ورود به ایران است و منشأ مختلفی دارد که یکی از آنها عراق است.
وی خاطرنشان کرد: همینطور در همان زمان در ادبیات رسانه و دولت وقتی صحبت از ریزگرد می شد، منظور ریزگردهایی بود که وارد تهران شده بود و منشأ این ریزگردها سوریه بود نه عراق. در واقع مشکل به تصمیماتی برمی گردد که دولت ترکیه برای رودخانه های خود گرفته است.
سدسازی ترکیه بلای جان طبیعت کشورهای همسایه
این محقق در حوزه آبخیزداری و آبخوان داری ضمن اشاره به دستگاه دیپلماسی، اظهار داشت: اگر می دانستیم منشأ ریزگردهای سوریه و شمال عراق تحت تاثیر اقدامات سدسازی ترکیه است در این سمپوزیوم چانه زنی های سیاسی انجام می شد که حداقل آب مورد نیاز باز و وارد سرزمین ها شود.
گلی اظهار نمود: وقتی در این مساله مهم مفروضات بسمت عراق می رود حتی فراموش می نماییم که منشأ این گرد و غبار تحت تاثیر چه سیاستگذاری در کشور دیگر است.
وی با اشاره به اینکه دقت در منشأ مشکل می توانست به دستگاه دیپلماسی ما کمک نماید تا موضوع، درست پیگیری شود، خاطرنشان کرد: پس ۱۰ تا ۱۵ سال به علت عدم تشخیص منشأ اصلی در واقع به دولت ترکیه کمک شد که به قول معروف از آن فضا در آید. اگر در دستگاه دیپلماسی سیاسی، بدانیم چه امتیازی را می خواهیم از چه کشوری بگیریم، در تصمیمات ما بسیار کمک کننده است.
عضو انجمن آبخیزداری کشور افزود: متاسفانه اطلاعات ما بموقع دست سیاست مداران نمی رسد یا اشتباه می رسد، ازاین رو اگر ریزگردها که از عراق می آید بررسی شود تیم مطالعاتی ما داده های بسیاری در اختیار دارد.
وی اظهار داشت: اما مبحث ریزگردها که در سیستان وجود دارد، مشکل دیگر است.
نقشه سدسازی همسایه شرق و سرنوشت استانهای ایران
این پژوهشگر آب و خاک در جواب این پرسش که آیا مبحث ریزگردهای عراق حل شد، اظهار داشت: خیر. مشکل عراق حل شود مساله را از راه همسایگان آن یعنی ترکیه و سوریه هم باید پیگیری کرد.
گلی خاطرنشان کرد: امروز ترکیه بحث سدسازی خویش را قوی تر درحال ادامه دادن است یا در معادلات غرب آسیا، سرمایه گذاری و سرپوش علمی و حمایت علمی از افغانستان را ترکیه در حال انجام می باشد. ما نقشه هایی از سایت USGS درآوردیم که یک سدی هم بالای افغانستان درحال راه اندازی بوده که بالای زابل به نام بخش آباد است. این نقشه ها به سال ۱۹۶۲ میلادی برمی گردد که یکی از دانشگاه های هلند طراحی نموده است.
عضو انجمن آبخیزداری کشور اظهار نمود: تمام اتفاقاتی که درحال رخ دادن در هیرمند و هامون است یک سرمایه گذاری بسیار کلان و بزرگی است که ما اصلاً تصویر درستی از آن نداریم. ۱۰ سال پیش ۶۰۰ میلیون دلار از ذخایر صندوق کشور برای شبکه آبیاری زابل رفت با این امید که آبی از هیرمند می آید که داخل لوله ها می رود.
وی خاطرنشان کرد: بمحض این که لوله ها کاشته شد هنگام افتتاح این پروژه بزرگ آب رسانی کشور، افغانستان همزمان سد کمال خویش را بست. بدین سان این همه لوله زیرزمین مدفون است اما آب نیست که داخل لوله ها شود.
این پژوهشگر آب و خاک در ادامه سخنان خود اظهار داشت: در دو دهه گذشته تمام دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی، وزارت نیرو، سازمان محیط زیست، منابع طبیعی پروژه تعریف کردند که بحران زابل را در چارچوب علاج بخشی سیستان و روئین تن سازی سیستان حل کنند؛ اما همه نگاه ها این بوده که با افغانستان وارد گفتگو شویم تا آب مورد نیاز تأمین شود.
منطقه خشکی که آب مازاد هم دارد
عضو انجمن آبخیزداری کشور با تشریح مطالعه گسترده در حوزه بی آبی استانهای شرقی کشور، بیان نمود: در یک سال قبل تیم تحقیقاتی ما گفت، در قلب هامون در کوه هایی که مشترک بین زاهدان و خراسان جنوبی است، آنقدر آب وجود دارد که هم آب آشامیدنی مردم زابل را تأمین می کند و هم میتوان کشت هیدروپونیک انجام داد؛ هم آنقدر آب است که ریزگردها تثبیت شوند.
وی ضمن اشاره به لزوم تعریف پروژه های آبخیزداری، اظهار داشت: طرح سیستان جز معدود پروژه های آبخیزداری است که تمام خدمات آبخیزداری در این عرصه را شامل ممی شود.
عضو انجمن آبخیزداری کشور ضمن اشاره به روشی خلاقانه در این پروژه، خاطرنشان کرد: این نوآوری و خلاقیت و نگاه یکپارچه سرزمینی است، یعنی مطالعه ۳ میلیون هکتار زمین با هم دیده شده و جزیره ای کار نشده است.
وی اظهار داشت: پیشتر پروژه های آبخیزداری با مطالعه ۳۰ تا ۴۰ هزار هکتار تعریف می شد و عملکرد جزیره ای بود. اگر بخواهیم چنین بحران هایی مانند آن چه در سیستان است را مدیریت نماییم ناچار هستیم عرصه بسیار گسترده ای را مطالعه نماییم.
این پژوهشگر آب و خاک در جواب این مورد که آیا مساله بحران خشکسالی و کمبود منابع آبی کشور منطقه ای نبوده و کل کشور را تهدید می کند، اظهار داشت: مساله منطقه زابل حداقل، محلی است. در برنامه ششم توسعه قرار بود در ۵ سال برای آبخیزداری ۱۰ میلیون هکتار از کل اراضی کشور مطالعه شود؛ اما فقط ۶ میلیون آن محقق شد.
وی اضافه کرد: در برنامه هفتم توسعه این عدد دو برابر شده و به ۲۰ میلیون هکتار رسیده است. در برنامه قبل به علت شاید کمبود منابع مالی حدود ۵۰ درصد برنامه های پیشبینی شده محقق شد و حال پرسش این است، چه چیزی تغییر کرده که این مطالعه دو برابر شده است؟
گلی در جواب این پرسش که آیا تأمین نبودن پول مورد نیاز منجر به عدم تحقق این برنامه ها شده است، اظهار داشت: عواملی که سبب شد تا این برنامه عملیاتی نشود مختلف است که یکی از آنها منابع مالی بحساب می آید.
وی افزود: تیم مطالعاتی ما اگر توانست در یک سال و اندی ۳ میلیون هکتار زمین را مطالعه کند به علت تغییر روش کار بود تا عرصه را وسیع تر ببیند. بدین سان ۷۰ درصد در زمان و ریال صرفه جویی شد. اگر همین میزان عرصه مطالعه در مناقصه گذاشته می شد، دولت برای تحقق آن باید ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه می کرد و شاید با ۷ سال زمان محقق می شد.
این پژوهشگر حوزه آب و خاک ضمن اشاره به راهکار حل معضل بزرگ استانهای شرقی کشور، اظهار داشت: در ادامه این مطالعه یک طرحی عرضه شد که یک بحران بزرگ محیط زیستی و انسانی حل می شود. امروز ۴۰۰ هزار نفر در منطقه سیستان نه آب آشامیدنی مناسب دارند نه معیشت درست. ازاین رو، موقعیت فعلی طرح آبخیزداری این منطقه را از سایر مناطق کشور متفاوت تر کرده است.
راه حل تثبیت ریزگردها
کارکرد آبخیزداری در بحث مشکلاتی که کشور با آن درگیر است مثل فرسایش خاک، تغییر اقلیم، ریزگردها چیست؟
عضو انجمن آبخیزداری کشور در این خصوص اظهار داشت: در استحصال آب کاری که آبخیزداری انجام می دهد بسیار ساده است. سیلابی که در منطقه وارد می شود به جای این که سیلاب مثلا به پایین دست برود و در رودخانه و دریا رها شود سازه های کوچکی احداث می شود که زمان ورود آب به رودخانه را به تأخیر می اندازد. این تأخیر کمک می نماید تا آب فرصت پیدا کند و در زمین و سفره های زیرزمینی نفوذ کند. درست مثل این که سر راه یک دونده پله ساخته شود، سرعت فرد پایین می آید. در آبخیزداری هم با ساخت سازه های پله ای، اجازه داده نمی شود آب آنقدر سرعت بگیرد که توان کندن زمین و فرسایش خاک داشته باشد. یکی از کارکردهای آبخیزداری این مورد است.
وی افزود: همینطور وقتی که سازه های کوچک احداث می شود که ساده و محدود هستند به شعاع ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر، این رطوبت یک میکروکلیما (یا خُرد اقلیم) بوجود می آورد که کمک می نماید پوشش گیاهی تقویت شوند. در ادامه این تقویت پوشش گیاهی و ریشه ها مانع فرسایش خاک در دشت ها می شود. اما در مناطقی که با بحران هایی مثل ریزگرد رو به رو هستند مثل سیستان، نخست اینکه، هیرمند آب نمی دهد. دوم، بارش در زابل آنقدر نیست که روان آب داشته باشید. سوم، در طول یک سال میزان تبخیر در منطقه دشت سیستان ۴ متر است؛ یعنی هر آبی به ارتفاع ۴ متر باشد تبخیر می شود. در نتیجه تنها چاره ای که میتوان ریزگردها را مهار کرد، ایجاد پوشش گیاهی یا این که روی خاک خشک دشت مالچ نفتی ریخته شود که دومی روشی در تضاد با محیط زیست است. راهکار دیگر اینست که زمین را مرطوب نماییم، اما تمام این چاره ها به آب نیاز دارد.
گلی اظهار نمود: ما باید حداقل در طول یک سال ۵ بار یک گیاه را آبیاری نماییم و این کار ۵ سال ادامه داشته باشد تا گیاه به اندازه ای رشد کند که بتواند خودش را نگه دارد. این امر احتیاج به یک ذخیره آبی بسیار دارد. همه پروژه ها در این تأمین آب گیر افتاده اند.
عضو انجمن آبخیزداری کشور اظهار داشت: این میزان آب باید از کجا تأمین شود؟ در این خصوص همه به آب هیرمند فکر کرده بودند.
این پژوهشگر تیم مطالعاتی منطقه شرق کشور، اظهار داشت: پیشنهاد دادیم آب را در دشت سیستان در جایی ذخیره نماییم که تبخیرش کمتر و آب پایدار می باشد تا کم کم خرج این طبیعت شود. زمانیکه گیاه نیاز دارد به آن آب داده شود. این پروژه در حوزه آبخیزداری بر مبنای مطالعه به این رسیده که در این منطقه آنقدر آب وجود دارد که علاوه بر این که آب را نفوذ می دهیم و سفره های زیرزمینی و پوشش گیاهی را تقویت می نماییم، آب مازاد هم خواهیم داشت که ببریم جایی که طبیعت آن خشک و خشن است، مرطوبش نماییم که تثبیت ریزگرد صورت گیرد. برای آن که این امر محقق شود ناچار بودیم در مطالعات خود ۳ میلیون هکتار را با هم ببینیم.
وی خاطرنشان کرد: بیشتر پروژه های کشور جزیره ای کار می شود. وقتی به لحاظ منابع مالی، پول نیست تا پروژه مطالعاتی در سطح وسیع باشد بلکه بخشی کار می شود و نهاد دیگر با مشاوره ای جداگانه بخش دیگری را پیگیری می کند، این می شود که همگرا نخواهند بود. برای یک نگاه واحد باید طرح جامع و گسترده دیده شود. این طور نباشد که بخشی کار شود و اثر منفی آن به حوزه کناری برخورد کند. این خصوصیت کار در حوزه آبخیزداری است که مطالعات بشکل جامع و گسترده دیده شود.
منبع: آبیاری
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب